موانا که یک دختر ماجراجو و شجاع است شیفته داستانهای مادربزگش میشود. مادربزرگ برای او و بقیه بچهها داستانی از یک مرد شجاع و نیمه انسان، و تقریباً نیمه خدا را تعریف میکند (مائووی خدایِ باد و دریا) که قلب تفیتی (مهمترین شی حیات که قابلیت خلق کردن به انسان میدهد) را میدزدد تا آن را به انسانها برساند و به آنها قدرت خلق کردن بدهد.